دانشآموزان ایرانی تبدیل شدهاند به باربرهای روزانه! آنها ناچارند هر روز کیفهای سنگینشان را به دوش بکشند و قامتشان زیر این بار اجباری خمیده میشود.
اگر دانش آموزی در خانه دارید، به احتمال قوی بارها و بارها برایتان پیش آمده است که با بلند کردن کیف مدرسه فرزندتان، از وزن بالای آن شگفت زده شده اید و وقتی محتویات درونش را بررسی کرده اید، دیده اید که چیزی جز کتاب، دفتر، لوزام التحریر و تغذیه روزانه در کیف نیست.
این معضل در برخی مدارس که دانش آموزان را ملزم به استفاده از کتاب های کمک درسی و تست می کنند، وخیم تر است؛ دانش آموز مجبور است هر روز ۵ - ۴ کتاب مربوط به برنامه روزانه، ۳ - ۲ کتاب کمک آموزشی (که معمولاً بزرگ تر و حجیم تر از کتب درسی هستند)، ۵ - ۴ دفتر، لوازم التحریر، تغذیه روزانه و خود کیف را حمل کند. البته این تعداد بسته به پایه تحصیلی و برنامه های مدرسه می تواند متفاوت باشد ولی هر چه هست، غالباً بین باری که حمل می شود و توانایی جسمانی دانش آموزان، تناسب منطقی وجود ندارد.
چنین وضعی نه تنها از منظر خستگی جسمی، می تواند در نشاط و توان یادگیری دانش آموز، اثرات منفی داشته باشد، بلکه آنها را مستعد ابتلا به انواع بیماری های مرتبط با ستون فقرات و مفاصل در بزرگسالی می کند.قطعاً اگر این وضعیت اصلاح نشود، در دهه های آینده، با انبوهی از بزرگسالان مبتلا به کمر درد و گردن درد و پا درد مواجه خواهیم شد.
اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران در این باره چند پیشنهاد را مطرح می کند و در انتظار دریافت نظرات مردم و کارشناسان نیز هست:
۱ - چه نیازی هست کتابی به حجم بیش از ۲۰۰ صفحه (مانند کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هشتم که ۲۰۸ صفحه است) به دانش آموزان تحمیل شود؟
اگر واقعاً لازم است ۲۰۰ صفحه مطلب خوانده شود، بهتر است این کتاب به ۳ جلد تقسیم شود تا دانش آموز به جای حمل ۲۰۰ صفحه، تنها حدود ۷۰ صفحه را با خود ببرد و بیاورد.
پیشنهاد می شود آموزش و پرورش خود را ملزم کند که کتاب های درسی، بسته به پایه های تحصیلی، از تعداد صفحات مشخصی بالاتر نرود و در صورت نیاز، کتاب ها، در دو یا سه جلو چاپ شوند. با اجرایی شد این طرح، دفترهای مرتبط با کتاب ها نیز کم حجم تر می شوند.
فقط با همین یک پیشنهاد، وزن کتاب و دفترهایی که بچه ها حمل می کنند، به یک سوم تا یک دوم کاهش می یابد.
۲ - سال هاست که در جهان، کتاب ها را با کاغذهای مخصوصی که وزن کمتری نسبت به کاغذ تحریر دارند، چاپ می کنند. این کاغذها که به "بالکی" یا "سبکبال" معروف هستند و چند ویژگی دارند:
- بسیار سبک هستند؛ هم حمل شان آسان است و هم فرد در موقع مطالعه، راحت تر است.
- به رنگ طبیعی چوب هستند و برای سفید کردن شان از مواد شیمیایی استفاده نمی شود.
- رنگ طبیعی شان باعث می شود انعکاس نور به حداقل برسد و چشم کمتر خسته شود و در دراز مدت کمتر آسیب ببیند. خستگی کمتر چشم می تواند مدت مطالعه کتاب را افزایش دهد.
- زودتر به چرخه طبیعت برمی گردد.
شاید با توجه به رنگ این نوع کاغذ، گفته شود که برای برخی کتاب ها که عکس های رنگی جزو لاینفک آن است، مانند کتاب هنر یا کتاب های ابتدایی ، مناسب نیستند. در صورت وارد بودن این سخن، می توان گفت که هر چقدر از کتاب ها را که می شود، با کاغذ بالکی چاپ کنند و در صورت نیاز، از کاغذ تحریر استفاده شود. مهم این است که وزن کیف بچه ها تا حد ممکن، کاهش یابد.
۳ - مصیبتی که سال هاست مانند طاعون به جان آموزش و پرورش افتاده، ورود مؤسسات کمک آموزشی و آزمون به بسیاری از مدارس است. این حضور نامبارک بر کیف بچه ها نیز سنگینی می کند.
تأکید می شود که ورود محصولات این مؤسسات به مدارس ممنوع شود که اگر چنین شود، گذشته از حذف آسیب های آموزشی و روانی این مؤسسات -که بدان خواهیم پرداخت- کیف بچه های معصوم نیز سبک تر خواهد شد.
۴ - پیشنهاد چهارم، قطعاً نمی تواند عمومیت داشته باشد ولی تا اصلاح چاپ کتاب های درسی، مدارس و والدینی که امکان تهیه و نگهداری دو سری کتاب برای بچه ها دارند، می توانند از این راهکار اورژانسی و موقت استفاده کنند، بدین گونه که هر دانش آموز یک دست کتاب در خانه و یک دست در مدرسه داشته باشد تا مجبور به حمل روزانه آن نشود. البته این پیشنهاد، نه راه حل است و نه می توان در همه جا آن را اجرا کرد ولی در صورت امکان می تواند عجالتاً درصد کمی از بچه ها را از حمل بار سنگین معاف کند، کما این که در تعداد اندکی از مدارس، این تجربه در حال اجراست.
قطعاً راهکارهای بهتری هم وجود دارد؛ مثلاً اگر کلیت نظام آموزشی اصلاح شود، اساساً نیازی به این همه "کتاب بازی" و "باربری" نخواهد بود یا در صورت گسترش فناوری اطلاعات و کاهش هزینه های آن، می توان کتاب های فیزیکی را به حداقل ممکن رساند، همچنین با حذف یا کاهش مشق شب - که از آفات نظام آموزشی است- می توان کل کتاب و دفترها را در مدرسه گذاشت و ... ؛ لذا آنچه پیشنهاد شد، ناظر به وضعیت امروز آموزش و پرورش است و می تواند در شرایط کنونی اجرایی شود و کودکان و نوجوانان ایرانی را از حمل بار اضافی معاف و از ابتلا به انواع آسیب های بدنی مصون کند.
اگر مسوولان آموزش و پرورش به سلامت دانش آموزان، ذره ای اهمیت بدهند، حتماً باید به این پیشنهادها یا پیشنهادهای همانند، ترتیب اثر دهند و بچه ها را از باربری روزانه نجات دهند.
پژوهشکده آموزش و پرورش عصر ایران این موضوع را پیگیری خواهد کرد.
نوشتهی جعفر محمدی
برگرفته از :
عصرایران